کارکردهای اجرایی: (executive functions) از جمله نیروهایی است که از بدو تولد در کودک وجود دارد و با رشد کودک این نیرو نیز رشد میکند و در سن ۱۲ سالگی کارکردهای اجرایی کودک عملکردی همچون بزرگسالان دارد. نیروی کارکردهای اجرایی وظایف و نقشهای مختلفی دارند که در کلیه افراد در هر سن و جنس به فراخور سن، قدرت کارکردها، سلامت کارکردها در زندگی تأثیر گذار است. در واقع این نیرو که به عنوان یک سازه شناختی مطرح است وظایفی چون حل مسئله، توجه، استدلال، سازماندهی، برنامهریزی، حافظه، کنترل بازدارنده، کنترل تکانه، حفظ آمایه، تغییر آمایه و بازداری پاسخ را بر عهده دارد؛ در نتیجه نقص و اختلال در این زمینه دچار اختلال در عملکردهای روزانه میگردد.
تعریف کارکردهای اجرایی
به طور کلی در میان صاحب نظران تعریفی یکسان و قابل قبول همگان درمورد کارکردهای اجرایی وجود ندارد. در تعریفهای ارائه شده برخی از جنبههای خاص این کارکردها مورد توجه قرار گرفته است. ملترز(۲۰۰۷) کارکردهای اجرایی را به عنوان چتری برای فرایندهای شناختی پیچیده که رفتار هدفمند ایجاد میکند، دانست که شامل هدفگذاری، برنامهریزی، سازماندهی رفتار در طول زمان، انعطافپذیری، توجه، حافظه فعال، فرایندهای خودنظم دهی میباشد.
بررسی تحولی کارکردهای اجرایی
متکالف و میشل (۱۹۹۹) در بررسی تحولی کارکردهای اجرایی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ظهور این کارکردها مربوط به دوران اولیه رشد، احتمالاً پایان سال اول زندگی ظهور میباشد. تغییرات مهمی که در کارکردهای اجرایی صورت میگیرد بین سالهای ۲ تا ۵ سالگی میباشد و سپس این کارکردها با رشد کودک همزمان رشد میکند و در حدود ۱۲ سالگی عملکرد کودک شبیه عملکرد بزرگسالان میشود. از طرفی میتوان شکست کودک را در انجام کارکردهای اجرایی بر اساس پیچیدگی و دشواری تکالیف مشخص کرد و نیز میتوان بین تحول جنبههای عاطفی نسبتاً داغ و از سوی دیگر جنبههای خاص تر شناختی خنک به نوعی تفاوت قایل شد.
وظایف کارکردهای اجرایی
فرایندهایی چون تمرکز، توجه، برنامهریزی،کنترل افکار ورفتار، سازماندهی استدلال و حافظه که خاستگاه مغز است از جمله کارکردهای شناختی هستند که انسان به واسطه این فرایندها میتواند فعالیتهای هوشمندانه داشته باشد. گاتری در پژوهشی که در سال ۲۰۰۹ انجام داد وظایف زیر را به شرح ذیل مطرح کرد:
کارکردهای اجرایی این وظایف را به کمک یک سری کارکردها و نیروهای مهم از جمله حافظه فعال، انعطافپذیری، بازداری پاسخ، استدلال، برنامهریزی و توجه انجام میدهد.
حافظه فعال
داوسون و گوایر(۲۰۰۴) برنامهریزی را توانایی تدوین نقشه راه برای رسیدن به هدف یا تکمیل تکلیف تعریف کردند. همچنین برنامهریزی در بردارنده توانایی تصمیمگیری در مورد تعیین اولویتها مطرح میشود.
انعطافپذیری
داوسون و گوایر(۲۰۰۴)انعطافپذیری را توانایی بازنگری در برنامه در هنگام برخورد با موانع، اطلاعات یا خطاهای جدید بیان کردند. داوسون انعطافپذیری را سازگاری با تغییر شرایط تعریف میکند.
بازداری پاسخ
لوفتیز (۲۰۰۹) بازداری پاسخ کارکردهای اجرایی را، شاخصی برای «چگونه» و «چه وقت» انجام دادن عملکردهای رفتاری عادی توصیف کر و از دیدگاه گارنر (۲۰۰۹)بازداری به افراد برای برنامهریزی اهداف، خود گردانی، بازداری پاسخ نامناسب، انعطافپذیری و رفتار آینده مدارکمک میکند.
استدلال
برک استدلال را نوعی راهبرد مسئله گشایی در مرحله عملیات صوری که طی آن کودک با یک نظریه کلی شامل همه عوامل احتمالی آغاز میکند، توصیف کرد که میتواند بر نتیجه یک مسئله تأثیر بگذارد و فرضیه خاصی را به بار آورد که آن را به طور منظم آزمایش کند.
برنامهریزی
داوسون و گوایر (۲۰۰۴) برنامهریزی را توانایی تدوین نقشه راه برای رسیدن به هدف یا تکمیل تکلیف بیان میکند همچنین برنامهریزی در بردارنده توانایی تصمیمگیری در مورد تعیین اولویت میباشد.
توجه
آنچه در حافظه فعال وارد میشود جهت ورود به حافظه بلند مدت باید مورد توجه قرار گیرد تا مواد درسی بهتر آموخته شود. میزان و چگونگی توجه از عوامل مؤثر یادگیری است. به طوری که نقص در توجه، فرصت پردازش، ذخیره و فراخوانی اطلاعات از شخص گرفته میشود.
مرکز تخصصی خدمات مشاوره و روانشناختی جم...برچسب : نویسنده : 0jamclinica بازدید : 66